سر ریز اندیشه های من

به نام خداوند مهربان، به نام یگانه نور و آفریننده یکتا؛ او که نمی میرد و هیجگاه کسی را که به او پناه آورده است تنها نمی گذارد.

سر ریز اندیشه های من

به نام خداوند مهربان، به نام یگانه نور و آفریننده یکتا؛ او که نمی میرد و هیجگاه کسی را که به او پناه آورده است تنها نمی گذارد.

ایرادات ساختاری در طراحی و تشکیل مجلس شورای اسلامی

تا حالا به ساختار تصویب قوانین تو کشور فکر کردین؟

شاید بی مناسبت هم نباشه. انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیکه. برای من این خیلی عجیبه که چرا این روال اصلا تخصصی نیست. یک بار تو ذهنتون مرور کنید. در یک حوزه انتخابی، چند نفر کاندید می شوند. مردم هم به یک تعداد از اینها رای می دهند. بعد این نماینده ها می آیند توی مجلس.

کارهای یک نماینده را دسته بندی می کنیم :

1. تصویب قوانین

2. رسیدگی به تصویب بودجه

3. تایید وزیران دولت

4. نظارت بر صحت اجرای قوانین توسط دولت

5. رسیدگی به درخواست های مردم حوزه انتخابی

متاسفانه با توجه به نحوه انتخاب نمایندگان مجلس و روال تصویب قوانین می بینیم که کار تخصصی چندانی روی قوانین انجام نمی شود. کارهای تخصصی روی قوانین را می توانیم در چند مورد بگنجانیم :

1. تشکیل کمیسیون های تخصصی

2. مرکز پژوهش های مجلس

در مورد کمیسیون های تخصصی مجلس، به دلیل اینکه هر نماینده با هر دانش و سابقه کاری بالاخره در یک کمیسیون خواهد بود، کار آنقدر ها هم تخصصی نخواهد بود. یعنی در تشکیل کمیسیون ها سعی می شود که هر نماینده به عضویت کمیسیونی در آید که دانش و سوابق کاری اش با آن کمیسیون هم خوانی داشته باشد. اما چون نمی شود که نماینده عضو هیچ کمیسیونی نباشد، کمیسیون ها زیاد هم تخصصی نیست. قوانین ابتدا در کمیسیون ها بررسی می شوند و سپس در صحن مجلس تصویب می شوند.

در مرکز پژوهش های مجلس هم کار های خوبی انجام می شود اما نتیجه کار آنها فقط گزارش هایی است که نمایندگان در تصویب قوانین می توانند از آنها استفاده بکنند یا نکنند.

از یک لحاظ دیگر هم این ساختار اشکال دارد. چون کارهای مختلف نمایندگان با هم سازگاری ندارد. از یک سو رسیدن با درددل ها و مشکلات مردم در حوزه انتخابی وقت زیادی از نمایندگان مخصوصا نمایندگان شهرستان ها می گیرد.

از یک طرف نظارت بر صحت اجرای قوانین توسط دولت به خوبی توسط نمایندگان به خوبی امکان پذیر نیست. زیرا اول اینکه چند نفر محدود هستند و نمی توانند به تمام کارها نظارت داشته باشند. ثانیا اینکه نماینده ها عموما اکثر وقت خود را به دلیل مشغله ها در تهران هستند.

در تصویب قوانین و نیز تصویب بودجه نیز عموما کار به صورت چانه زنی انجام می شود. یعنی هر نماینده (تازه در صورتی که نماینده توانا و دلسوزی برای حوزه انتخابی باشد و در باند بازی ها و سیاسی کاری ها زیاد درگیر نشده باشد) سعی می کند که بیشترین مقدار ممکن در بودجه را برای حوزه خود بگیرد. واضح است که این روال زیاد با یک روال تخصصی و حساب شده سازگاری ندارد.

باز هم در وظیفه تایید وزیران دولت می بینیم که به دلیل اینکه اکثر نمایندگان از تخصص کافی در حوزه ای که وزیری قرار است انتخاب شود برخوردار نیستند، انتخاب یا همان تایید صلاحیت به یک انتخاب سلیقه ای و شاید هم کمی نظری تبدیل می شود.

در کنار این ایرادات می توان به مزیات بومی بودن نمایندگان و شرکت دادن مردم همه نقاط کشور در تصمیم گیری ها و نیز تشکیل یک جمعیت با قدرت تصمیم گیری بالا به صورت مجزا از دولت اشاره کرد که فکر می کنم بتوان به گونه بهتری به این نکات مثبت هم رسید که مشکلات بالا را نیز نداشته باشد.

نا گفته نماند که به نظر من این ایراد کم و بیش به تمام کشور هایی که از ساختاری مشابه مجلس ما استفاده می کنند وارد است و اختصاص به کشور ما ندارد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد